در روز پنجشنبه نهم اسفندماه مراسم رونمایی و جشن امضای #نفرت_بازی نوشتهی سالی تورن با ترجمهی فرشاد شالچیان در کتابفروشی آموت برگزار شد.
پیش از این رمانهای #دختر_خوب نوشتهی ماری کوبیکا و #موج_ها نوشتهی کری لانزدیل با ترجمهی این مترجم در نشر آموت منتشر شده است.
یوسف علیخانی، ناشر این رمان در معرفی فرشاد شالچیان و ترجمههای او گفت:
اولین ترجمهی شالچیان کتاب دختر خوب از ماری کوبیکا است که مخاطبان بسیاری با این کتاب ارتباط گرفتند و خیلی سریع جزء کتابهای پرفروش قرار گرفت. با توجه به اینکه این رمان، اولین اثر نویسنده و همچنین اولین ترجمهی مترجم بود، انتشار آن ریسک بزرگی محسوب میشد که خوشبختانه کتاب با موفقیت و توجهی مخاطب روبرو شد، و توانست مترجم دقیقی را معرفی کند و راهی برای موفقیت او باشد.
دومین ترجمهی شالچیان رمان موجها اثر کری لانزدیل است؛ نویسندهای که پیش از این با رمان تمام چیزهایی که نمیگوییم با ترجمهی سارا نجمآبادی به مخاطب ایرانی معرفی شده بود. رمان نفرتبازی سومین اثر منتشر شدهی شالچیان است و به زودی دو اثر دیگر با ترجمهی او خواهیم داشت.
یوسف علیخانی در بیان اوصاف شالچیان گفت: روحیهی درونگرا و شخصیت آرام و دور از دسترس و بدون هیاهوی او باعث محبوبیت بیشتر او میان مخاطبان شده است.
شالچیان ضمن معرفی خود دربارهی دلیل انتخاب این کتاب برای ترجمه گفت:
قلم و بیان این نویسنده به لحن من نزدیک بود، و با ترجمهی این کتاب امکان ارائهی طیف کاری موردعلاقهام به مخاطب فراهم میشد، به همین دلیل به ترجمهی این رمان تمایل نشان دادم. باید بگویم که لحن نویسنده از جمله فاکتورهایی است که در انتخاب کتاب به آن توجه میکنم و اینجا هم شباهت لحن خانم سالی تورن به سبک نوشتههای من، باعث شد مدت کمتری صرف ترجمهی کتاب شود.
شالچیان دربارهی نویسنده گفت او یک کارمند ساده است که گاهی مینویسد و رمان تازهای از او چند ماه پیش چاپ شده است.
مترجم در معرفی کتاب به مخاطبان افزود: نفرتبازی یک کمدی رمانتیک است؛ شخصیتهای اصلی داستان دو همکار هستند که نزاعهای آن دو در محیط اداره جریان داستان را پیش میبرد، اتفاقاتی که در طول رمان دید این دو همکار را نسبت به هم عوض میکند.
در جریان این گفتوگو یوسف علیخانی پرسید:
مخاطب فکر میکند جوکهای خارجی نسبت به نمونهی ایرانی آن خیلی بیمزه است. این تفاوت سلیقه تاثیری در روند ترجمه نداشت؟
شالچیان در پاسخ به این سوال گفت: اگرچه داستان بیانگر یک رابطهی عاشقانه است اما چون لحن نویسنده و جوانان که مخاطب اصلی رمان هستند به هم نزدیک است این تفاوت سلیقه جبران شده است.
فرشاد شالچیان علاقهاش به مطالعه را علت تسلطاش بر زبان فارسی دانست.
یوسف علیخانی از وی به عنوان یکی از متعهدترین مترجمان همکار نشر آموت نام برد و پرسید: در شرایطی که دورهی قهرمانپروری و بزرگ شدن یک نفر توسط دیگران نیست و کار اولی هستی با چه امید و انگیزه ای وارد این عرصه شدی؟
فرشاد شالچیان گفت؛ من از وقتی که به یاد دارم دوست داشتم مترجم بشوم. پدربزرگم هم به نوعی کار ترجمه میکردند و در سفارت روسیه مترجم بودهاند.
این آرزو همیشه با من بوده و من نمیتوانم روی یک نقطه دست بگذارم و بگویم از اینجا شروع شد. وقتی فرصتاش پیش اومد تمام توانم را برای این کار گذاشتم.
شالچیان در پاسخ به یکی از حضار درباره چگونگی انتخاب کتاب برای ترجمه عنوان کرد:
همیشه کتاب را همزمان با خواندن ترجمه میکنم که البته رسم این حرفه چیز دیگری است. من بعد از اتمام کار ترجمه نتیجه کار را بازخوانی میکنم.
تشخیص کتابی که متناسب با عموم جامعه باشد کار دشواری است، و در حال حاضر با مشاوره با تیم ترجمه و ناشر اثری را انتخاب میکنم.
از مترجم رمان نفرتبازی پرسیده شد که از نسل خود با کدامیک از مترجمین آشنایی دارید؟ یا کدام مترجم حرفهای را دنبال میکنید؟
شالچیان در جواب گفتند: از همنسلهای خود با آقای آرمان آیتاللهی و از مترجمان حرفهای آقای دکتر کیهان بهمنی را دنبال میکنم.
شالچیان دربارهی کارهای اخیر خود هم گفت: این روزها درگیر پایاننامهی خود هستم که باعث شده است ترجمه را با شدت کمتری دنبال کنم، ولی سه کتاب در دست ترجمه دارم.
آقای شالچیان راجع به نام کتاب هم گفت: اسم کتاب بسیار نزدیک به اسم لاتین آن و مناسبترین اسم برای کتاب است. این کتاب به ۲۲ زبان ترجمه شده است که در بیشتر آنها نام کتاب را تغییر دادهاند. مثلا در زبان آلمانی ،نام کتاب به صورت «نفرتی که به عشق تبدیل شد» ترجمه شده است.
شالچیان دربارهی ژانرهای غالب کتابهای امروزه گفت؛ سبک معمایی پیچیده که سردمدار آن را میتوان آقای دن بروان دانست؛ یک سری ماجراهای معمایی را به نگارش در میآورند تا از آن در سینماها نیز استفاده کنند. و من شخصا از کتابهایی که با تکنیک سیال ذهن نوشته شده باشند لذت میبرم.
از نظر شالچیان مردم نسبت به رمانهای دغدغهمندتر علاقه نشان میدهند.
در آخر شالچیان از حضور مخاطبین خود ابراز خوشحالی کرد و از آنها تشکر کرد.
پس از این گفتگو مترجم، کتاب را برای مخاطبان حاضر در جلسهی رونمایی، و دوستانی از سراسر کشور که رمان درخواست کرده بودند امضا کرد.