«هان.. تو برای جاودانگی زاده نشده‌ای»

چه سبز شکفتند درختان و برف‌ها رفتند 

و چمنزار غرق در ژاله باز می‌روید 

نهر بر بستر خویش جاریست 

و خاک از پی تغییر خویش می‌پوید

هراس خویش زدودند پریان افسونگر

عریان به بیشه‌زار به رقص و بازی

لیک زمان شتابنده در آغازین دم سال

مرا می‌گوید: 

«هان.. تو برای جاودانگی زاده نشده‌ای»

 

جویبار از پی برفاب‌ها، پیش پای بهار 

آنگاه تابستان استوار می‌رسد از راه 

وانگه خزان طلایی با سیب‌های فراوان 

و بازگشت به زمستان، 

شب‌های برفی و خواب.

شعر از هوراس؛ شاعر روم باستان، زاده‌ی سال شصت‌وپنج پیش از میلاد

ترجمه از حسین مکی‌زاده

برچسب ها:

سایت فروش

آموت در آپارات

آموت در شبکه های اجتماعی

 

دانلود کتابنامه آموت

کتابفروشی آموت

 

تمامی حقوق مطالب محفوظ است 2023© طراحی شده بوسیله کتابدار

جستجو