دو وقت سال را به بناب میرفتیم؛ تا همین دو سه سال پیش؛ من و ایرنا و ساینا. قبل سال میرفتیم قزوین تا سالتحویل، پیش بابا و مامان من باشیم و روز دوم سال، ماشین را روشن میکردیم سمت بناب. اغلب تا دوازدهم آنجا بودیم و سیزدهم که همیشه میخورد به شیفت ایرنا در بیمارستان.
یکبار دیگر سال هم میخورد به هفتهی سوم و چهارم شهریور که انگورها خورشیدی و گردو ریزان شده باشد. آنوقت باز میرفتیم یک هفتهای به خالی کردن خستگیها و پر کردن ریهها از هوای تازه و زندگی در میان درختان.
هر دو بار روز دوم و سوم کم میآوردم. دلیل داشت این کم آوردن. ترکی بلدم؛ دست و پا شکسته. الان نیایید بگویید قزوینیها ترک هستند. اولا من الموتی هستم و الموتیهای زبانشان دیلمی است؛ فارسی دری و شبیه متون کهن فارسی و دوما قزوینیها لهجه دارند و اطرافاش ترک هستند. با این حال به خاطر اینکه از ۹ تا ۱۹ سالگی در قزوین درس خواندم، از همسایگان قاقازانی و طارمی و حتی زنجانیمان کمی ترکی یاد گرفتم؛ در حد شمردن تا صد و انواع فحشهای پسرونه!
یکی دو روز اول که میرفتیم بناب، کمی آنها رعایت فارس بودن من را میکردند و نیمی فارسی و نیمی ترکی حرف میزدند و بعد هم ترکی را آرام میگفتند که من بتوانم ترجمه کنم. از روز دوم و سوم که دیگر سرعتشان بالا میرفت، من عقب میماندم و چیزی نمیفهمیدم و پناه میبردم به باغ آقادایی.
آن اوایل احمد و آیدین در باغ میماندند. آیدین هنوز نوجوان بود. هر دو مجرد بودند. چند سالی به لطف حضور احمد و آیدین، شبها در باغ آقادایی میخوابیدیم.
خوابیدن در باغهای بیرون بناب یکی از لذتهای هر سالهام شده و تردید ندارم روزی این حسها را در داستانهایی میآورم. البته آن اوایل که از روزنامهنگاری خداحافظی کرده بودم، یکی دو باری دستم رفت رمانی در آن حال و هوا بنویسم اما نیمهکاره ماند. یکیاش را هنوز دوست دارم ادامه بدهم؛ رمانی به اسم محبوبه را.
بعدها احمد ازدواج کرد و آمد تهران. بعد آیدین ازدواج کرد و آمد تهران. و بعد هم که من رفتم روستای زادگاهم و آموتخانه را راه انداختم که تحریر آخر بیوهکشی آنجا بوده و نوشتن خاما و نوشتن این آخری که هنوز کامل نشده.
دربارهی احمد و ساره و آوش در همین صفحه نوشتم. حالا عشق کردم آیدین و سپیده، خانم هنرمندش و دوقلوهایشان، نیلای و آیهان آمدند به کتابفروشی.
به نظر شما دیدن این عکسها، ۲۰ سال دیگر، چه حالی به آیهان و نیلای میدهد؟
https://www.instagram.com/p/B6-79ZFpCkk/?igshid=cj976ilmjo7s