این رفیقمان دو سه باری آمده خرید کرده از #کتابفروشی. دفعات اول را یادم نیست اما بار قبلی که آمد، گفت «#من_پیش_از_تو را از خودتان خریدم و خواندم و عاشقاش شدم. بعد نزدیک خونهمون #پس_از_تو رو با 50 درصد تخفیف خریدم و بعد بردم و دیدم اینکه ترجمهی #مریم_مفتاحی نیست و نتونستم بخوانماش. یادداشت شما را خواندم و تازه متوجه قاچاق و کپی شدم و آمدم جلد سوماش را بگیرم؛ که #هنوز_هم_من را هم برد به همراه #جای_خالی_سلوچ.»
همان روز بهش #خاک_آمریکا را پیشنهاد کردم اما گفت «عجله دارم، #موتورسازی ام رو بستم و آمدم.»