چند سال پیش، زمانی که تبریز زندگی میکردم با مردی آشنا شدم که شبیه «مارکز» بود؛ اگر کسی از وی زمانی که پشت میزش نشسته و کتاب میخواند عکس میگرفت، میتوانست بهجای عکس مارکز آن را منتشر کند و بگوید با مارکز دیداری داشته.
چند سال پیش، زمانی که تبریز زندگی میکردم با مردی آشنا شدم که شبیه «مارکز» بود؛ اگر کسی از وی زمانی که پشت میزش نشسته و کتاب میخواند عکس میگرفت، میتوانست بهجای عکس مارکز آن را منتشر کند و بگوید با مارکز دیداری داشته.
[آزاده گلمحمدي] نويسندگان حوزه ادبيات را از لحاظ علاقهمندي به بحث نشانه ميتوان به دو گروه تقسيم بندي كرد. دسته اول كساني هستند كه به مبحث «نشانه» به طور عام اشاره دارند و در جاي جاي آثارشان نكات نشانهشناختي ديده ميشود. اما دسته دوم كساني هستندكه به «ارزش نشانه» اهميت ميدهند و هر نشانه را مورد بحث قرار نميدهند.
انوشه منادی: علیخانی با قدم خیر مادر بزرگ من بود و اژدها کشان و عروس بید ، سه گانه یی نوشت و اقلیم خاص را روی نقشه به ما نشان داد که در جغرافیای پر تنوع این ملک با ذره بین هم دیده نمی شد و لای دو سنگ قرار گرفته بود ، اما مکان جدید بود با خرده فرهنگ و روایت که به قدمت همین ملک بود و هست و به مدد خالق ادبی این مکان ، تا داستان ایرانی هست ، خواهد بود .
كتاب «ديدا» (رمان زندگي طاهر ذواليمينين) نوشتهي ابراهيم ميرقاسمي به وسیله نشر «آموت» منتشر شد.
آسمانكت (چند رسم مردمي) عبدالرحمان عمادي
حمزه آذرك و هرونالرشيد عباسي (در آئينه دو نامه) عبدالرحمان عمادي
خوزستان (در نامواژههاي آن) عبدالرحمان عمادي
دوازده گل بهاري (نگاهي به ادبيات ديلمي و طبري) عبدالرحمان عمادي
لامداد (چند جستار از ايران) عبدالرحمان عمادي
اژدهاكشان يوسف عليخاني
قدم بخير مادربزرگ من بود يوسف عليخاني
معجون عشق (گفتگو با نویسندگان عامه پسند) یوسف علیخانی
فرهيختگان: محمد شريفي در دهه 60 يكي از دوستداشتنيترين نامها در ميان نسل سوم داستاننويسي بود. شريفي به ناگهان با چاپ تكداستاني در گردون آن سالها نهتنها نسل جديد را حيرت زده كرده بود بلكه محمود دولت آبادي نيز تكداستان درخشان او را در يكي از سفرهاي خارجياش با خود به همراه برد و با شور و شوق از نويسنده جوان ما حرف زد.
حسین جاوید: در آخرين ماههاي سال گذشته، نشر «آموت» کتاب جديد دوست عزيز من «يوسف عليخاني» را به بازار فرستاد که «عروس بيد» نام دارد و شامل ۱۰ داستان کوتاه است.