عينك: آن قبلترها که میخواستیم کمی فلسفه یاد بگیریم، از هر کسی پرسیدیم گفتند برو "دنیای سوفی" بخوان. ما هم رفتیم دنیای سوفی خواندیم و بعدترها هم هر کس از ما پرسید برای ِ ورود به فلسفه چه بخوانم، گفتیم برو دنیای سوفی بخوان.
خلاصهاش اینکه هر چیزی را با ادبیات راحتتر، شیرینتر و بهتر میشود یاد گرفت؛ حتا اگر فلسفه باشد، حتا اگر ریاضی. بله! مثلن نویسندهای در خیلی دورترها از ما، رمانی مینویسد که در مورد ریاضیست و مایی که تا امروز چیزی جز چهار عمل اصلی از ریاضی یاد نگرفتهایم، تا آخر ِ 248 صفحه کتاب را زمین نمیگذاریم و یکبند از خواندن ِ ادبیاتی ریاضی لذت میبریم!
باز هم خلاصهترش کنم که، نشر آموت رمان "خدمتکار و پروفسور" از "یوکو اوگاوا" را با ترجمه کیهان بهمنی منتشر کرده و شنیدهام که همینجور دارد به چاپهای بعدی میرسد!
نمیشود "دنیای سوفی" و "خدمتکار و پروفسور" را مقایسه کرد و تنها هدفام این بود که خلاصهای از آنچه خواندن این کتاب بهتان خواهد داد را پیشپیش بدهم!
خدمتکار و پروفسور نه دروازهی ِ ورود به دنیای ِ ریاضی است و نه چیزی از این دنیا به ما یاد میدهد. فقط میشود به عنوان ِ شروع دوست داشتن ِ ریاضی بهاش نگاه کرد.
داستان رمان هم در مورد ِ زن خدمتکار جوانیست که برای ِ پرستاری از استاد ریاضی مبتلا به فراموشی استخدام میشود و رابطهای حداقل چهار جانبه بین خدمتکار و پسرش و پروفسور و ریاضی برقرار میشود!
پن: و تشکر از یوسف علیخانی عزیز، بخاطر انتشار و معرفی این کتاب.