یکی بود یکی نبود، یه پسری بود به اسم مَدعلی. ننهاش رو دوست داشت. آقاش را دوست داشت اما جای سر به درس و مشق داشتن، هی گم میشد و هر بار سر از یه جایی درمیآورد. هربار وقتی همه از او قطع امید کرده بودند برمیگشت. هر دفعه با خورجینی کتاب گم میشد و وقتی سر و کلهاش پیدا میشد، خورجین کتابها را به کوهها داده بود و خودش یک کتاب زیر بغل گرفتهبود و میآمد.
حالا حکایت محمدعلی علومی است. آدمی اسطورهای که قدم به راه میگذارد و بعد از گذشتن از سرزمینهای ناشناخته، دست پر برمیگردد.
علومی دنبال آب حیات میرود و هر بار گزارشی میدهد از این سفرهایش.
یکبار سوگ مغان را میآورد که سفر کرده از دنیای یک مارگیر به کرمان و بعد هفتواد و آنوقت یک داستان خواندنی که باعث میشود زنده بمانیم
یکدفعه از پریباد میگوید و شهری که یکدفعه غیب شده و باید دنبال پیرویس بگردیم با او که تنها بازماندهی این شهر است.
یکبار هم با قصه ی اساطیر میرسد از راه.
کنکاشی در دل هزار و یکشب و نگاهی به قصههای مردم براساس مبانی اسطورهها.
همان اول کار هم پیداست این سرگشتگی ِ هشتسالهاش که او از سرزمین قصهگویان است و داستاننویسان و شهرزادیان.
علومی چون پیشینیان، از ابنندیم گرفته تا حکمت، از مسعودی گرفته تا بورخس، درگیر بازخوانی و رمزشناسی هزارافسان و هزار و یکشب و هزار خرافه است.
و این که این خرافه چیست که تمام واقعیتها فراموش شدهاند اما این خرافهها با ذات دلنشینشان هزاران سال دست به دست و سینه به سینه، چرخیدهاند و بال زدهاند و رسیدهاند به امروز؛ به ما.
جز اینکه به قول علومی، حضور تفکر زروانی در دورهی هخامنشیان بر هزار و یکشب آشکار است که خیر و شر و اورمزد ، نمود همه نیکیها زروان و اهریمن، نمود همه شر و بدیهای زروان است.
زروانگرایان معتقدند سبب وجود شر در جهان، هوس جنسی زن است و رد این نگاه را میتوان در هزار و یکشب دید. خاتون و کنیزکان و پیرزنهای عفریته و ...
با این حال بنا به باورهای زروانی و اوستایی، شهرزاد چون پیک نیکی، اهریمن را به تاریکیها پس زده و سههزار سال بیهوشاش میکند.
در روزگاری که به لطف ناشران، هزاران جلد هزار و یکشب برای سرگرمی روانه بازار کتاب شده و همچنان بهترین تحقیق بر این کتاب نامیرا، تحقیق علیاصغر حکمت و جلال ستاری است، محمدعلی علومی، چراغقوهای میاندازد بر دنیای غافلان که هزارویکشب فقط سرگرمی نیست و باز تاکید میکند با وجود اینهمه انتشار، چند نفر هزارویکشب را یکبار به طور کامل خواندهاند؛ خاصه نویسندگان و شاعران و هنرمندان و اهل تحقیق.
قصهی اساطیر دو کتاب در یک مجلد است. اول: تحلیل و بررسی هزار و یکشب و دوم: قصههای ایرانی و مبانی اساطیری.
علومی در کتاب اول که یکچهارم قصهی اساطیر است یعنی دویست صفحه به این مباحث میپردازد:
توضیحی بر هزار و یکشب
ورود به جهان هزار و یکشب
تحلیل و بررسی داستانهای هزار و یکشب
هزار و یکشب و حکمت قدیم
بیان رمزها در صیاد و عفریت هزار و یکشب
حکمت خسروانی و مکتب هرمسی در هزار و یکشب
شناخت شهرزاد در هزار و یکشب
یادداشتهایی دربارهی هزار و یکشب و افسانههای ایرانی
چند مقاله دربارهی طنز در هزار و یکشب
محمدعلی علومی در کتاب دوم به بررسی قصههای ایرانی و مبانی اساطیری میپردازد.
در این بخش قصههای دختر نارنج و ترنج، نگار، مرجان، میز مرجان ِ مست و خمار، فاطیکو و سبزقبا، دختر سلطان، درخت شاهتوت، ابراهیم و پیسوز، دختر کفش طلا، دایه پوستینپوش، دختر خونبرفی، بلبل سرگشته و عمه گرگی.
کتب پنج پیوست هم دارد که در کنار منابع و فرهنگاعلام، پایانبخش این سفر محمدعلی علومی به دنیای اساطیر است.
قصه ی اساطیر
(بررسی و توضيح هزار و يکشب و قصههای ایرانی براساس مبانی اسطورهها)
محمدعلی علومی
نشر آموت/ چاپ اول/ ۸۸۰ صفحه/ ۷۳۰۰۰ تومان
https://www.instagram.com/p/Bh9RZvag73w/