از صبح که اومدم حتی یه دقیقه هم وقت نکردم بیایم بالا؛ دفتر نشر آموت
و همهاش انبار بودم و داشتم کتاب ها را کارتن میزدم
از اینطرف حمیدخان که چند ماه منتظر انتشار نفرت بازی بود دیشب توی راه اهواز پیام داده که یک کارتن کامل از نفرت بازی بفرستم برایش. بعد دوباره پیام داده جاذبه ی میان ما توی نمایشگاه قبلی رکورد زد و لطفاً یک کارتن از جاذبه هم بفرست؛ بار نمایشگاه کتاب خوزستان را اون هفته فرستادیم. الان این دو تا کتاب رو کارتن زدم و با باربری فرستادم برای حمیدخان.
بعد هم پیام اومده بار نمایشگاه کتاب یزد رو حتما امروز بفرستید که رفتم و خیس عرق شدم تا جمع بکنم و کارتن بزنم و نخ ببندم کارتونها رو.
از این طرف خبر کتاب جدید رو هنوز نگفتم که با ترجمهی خارقالعاده فرشاد شالچیان منتشر شده؛ رمانی طنز و شگفتانگیز؛ از یک نویسندهی کتاباولی؛ سالی تورن و عجیب اعتقاد دارم اولین رمان نویسندهها بهترین رمانشون است
https://www.instagram.com/p/BtfmOhlh7PK/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1vz819w75cuh4