مهربانو ابدیدوست: حالا دیگر جوجو مویز، نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی یکی از نامهای آشنا برای کتابخوانهای ایرانی است که برای تهیه کتابهای جدیدش در کتابفروشیها و نمایشگاههای کتاب صف میکشند و کتابهایش همواره در صدر فروش بازار کتاب ایران قرار دارند. در طرح عیدانه کتاب و طرح تابستانه کتاب نیز رمانهای این نویسنده رتبه نخست پرفروشها را به خود اختصاص داد. جوجو مویز در جهان نیز نویسنده پرفروشی است و جدای از فروش بالای آثارش جایزههای مهمی را هم دریافت کرده است. او از معدود نویسندگانی است که دو بار جایزه انجمن رماننویسان رمانتیک را از آن خود کرد.
جوجو مویز نزدیک به یک دهه و نیم است که به رماننویسی روی آورده و آثارش خیلی زود به زبانهای مختلف ترجمه شده است. او قبل از اینکه رماننویس باشد، تجربه روزنامهنگاری دارد. در سال 1992 بورس تحصیلی روزنامه «ایندیپندنت» را برای تحصیل تکمیلی در دوره روزنامهنگاری دانشگاه سیتی دریافت کرد و 10 سال برای «ایندیپندنت» مقاله نوشت. مدتی هم همین کار را برای «دیلیتلگراف» انجام داد. همسرش هم چارلز آرتور، روزنامهنگار است. او تجربه موفقیت در رماننویسی را با رمان «من پیش از تو» به دست آورد که در سال 2012 منتشر شد و خیلی زود در فهرست پرفروشهای «نیویورکتایمز» قرار گرفت. «یک بهعلاوه یک» و «پس از تو» دو رمان دیگر این نویسنده است که هردو در ردیف پرفروشهای بازار کتاب در ماههای اخیر قرار دارند. با استقبالی که از رمانهای جوجو مویز در یکی دو سال اخیر شده است، باید گفت این نویسنده انگلیسی یکی از چند نویسندهای است که سهم بسزایی در کتابخوان کردن ایرانیها دارد و سرانه مطالعه ما را تا حدودی بالا برده است. رمان «یک بهعلاوه یک» تازهترین کتاب این نویسنده در سال 2014 منتشر شده و در صدر پرفروشهای نیویورکر هم قرار گرفته است.
مترجم آثار جوجو مویز در ایران #مریم_مفتاحی است و #نشر_آموت ناشر آن است. خیلیها دوست دارند از جوجو مویز بپرسند که ایده خلق شخصیتهای بهیادماندنی، عجیب و غریب و خندهدارش را از کجا میآورد. همین پرسش را از او پرسیده است و این نویسنده گفته است که ایدههای کتابهایش را بیشتر از دنبال کردن اخبار و گزارشها و مقالهها به دست میآورد. این اعتراف او نشاندهنده آن است که هنوز هم در حال و هوای روزنامهنگاری سیر میکند و گرچه تبدیل به یکی از رماننویسان پرفروش دنیا شده است، اما نتوانسته خود را از دنیای روزنامهنگاری کنار بکشد. بهخصوص که همسرش هنوز یک روزنامهنگار است. جوجو مویز برای آنابل گسکل، سردبیر بخش ادبیات مجله شاینی نیوبوکز شرح داده است که مانند یک روزنامهنگار برای ایده گرفتن از مردم و وقایع دنیای بیرون بهره میبرد.
جوجو مویز علاوهبراین مانند بسیاری از نویسندگان مطرح جهان از تاریخ غفلت نکرده است و در رمان «دختری که گذاشتی و رفتی» نشان داده است که چگونه میتوان به گذشته سفر کرد و آن را به زمان کنون احضار کرد. جوجو مویز البته در بین منتقدان و داستاننویسان ایرانی چندان محبوب نیست و پرفروش بودن آثار او باعث شده است تا نسبت به ارزشهای آن با تردید نگاه کنند. جوجو مویز با همین واکنش در بین منتقدان خارجی نیز روبهرو شده است که در مصاحبهاش با آنابل گسکل در همینباره میگوید: «باور دارم میشود رمان پرفروش و سودآور نوشت و در عین حال دست روی مساله اجتماعی نیز گذاشت و عمیق نوشت.» او راز موفقیتش را این میداند که میتوان با اضافه کردن کمی چاشنی طنز در بیان موضوعات اجتماعی اثری نوشت که خوانندگان راحتتر با مسائل تلخ کنار بیایند. او تاکید میکند که دلش میخواهد در آثارش بگوید: «مهربان باشید. آدمها همه در حال دست و پنجه نرم کردن با چیزی هستند و شما از آن مطلع نیستید.» البته او اصرار دارد که قبل از آنکه بخواهد در آثارش پیام بدهد، کاری کند تا خوانندگانش از خواندن رمانهایش لذت ببرند. با استقبالی که از آثار او شده است، بیتردید او روزنامهنگاری است که فهمیده است چطور نبض مخاطبش را به دست بگیرد و او را شیفته کارهای خود بکند. این همان چیزی است که در ایران نیز نسبت به کارهای او اتفاق افتاده است.