كتاب‌ها و آدم‌ها و داستان‌ها، موازي با هم پيش مي‌روند و گاهي چنان سرنوشت دست به دست هم مي‌دهد و همه را كنار هم مي‌چيند كه گويي اين چند خط بالا را بخواني و فكر كني راستي از اول قراره بوده اين همه كلمه كنار هم بنشينند تا بشوند يك جمله؟
تازه رمان #ما_تمامش_می_کنیم را منتشر كرده بوديم كه شنيديم يك ناشر ديگري هم همين كتاب را در چاپخانه دارد. برعكس گاهي اوقات كه دلخور مي‌شدم از ناشراني كه تا مي‌بينند يك كتاب گل كرده، حمله مي‌كنند سمت آن كتاب تا كتاب را از رونق بيندازند، اين بار كمي توي فكر فرو رفتم.
قبلا هم تجربه‌اي اين چنيني داشتم سر يكي از رمان‌هاي آموت كه اتفاقا اين روزها رسيده به چاپ پانزدهم. هنوز وقتي منصف باشم، مي‌توانم بگويم ترجمه آن يكي ناشر بهتر بود و خب قاعدتا من ناشر اين يكي ترجمه بودم و تمام همت‌ام را گذاشتم كه خودم و تيم آموت، رمان خودمان را درست معرفي كنيم تا ديده و بعد خوانده شود.
سر رمان "ما تمامش مي كنيم" اما آن يكي ترجمه را نخوانده بودم و حس مي كردم حالاست كه جنگ بشود بين ما و آن ناشر و احتمالا توهين‌هاي لفظي حتي ... اما برايم عجيب بود كه مترجم مهربان آن نشر، پيام فرستاد كه اگر مي دانستم اين كتاب را آموت دارد منتشر مي كند، هرگز نمي آمدم به رقابت.
اين پيام اش عجيب به دلم نشست. آدمي است ديگر. دوست دارد تعريف بشنود؛ حتي به دروغ.
بعد هم پيام داد مي خواهد بيايد يك كتاب براي آموت ترجمه كند. برايش نوشتم آموت چند سالي است خيلي محدود كار مي كند و فقط سالي يك كتاب از مترجمان قديمي اش منتشر مي كند و سراغ مترجم جديد نمي رود. گفت حالا امتحان كنيد. گفتيم بسم الله.
و عجيب بود. هم خودش. هم همراهي اش با تيم آماده سازي. هم ترجمه اش. هم وقتي آمد دفتر، شوكه شدم از اين همه انسان بودن اش. هميشه از اين كه خواهر كوچكتر از خودم نداشتم، غمگين بودم و براي همين اغلب مترجمان آموت برايم خواهر هستند و اين يكي چون دقيقا خواهر كوچولوه هست، برايم دلنشين تر شد.
كتاب آماده شد و رفت و مجوز گرفت اما كاغذ رفت روي برج عاج نشست و نتوانستيم گيرش بياوريم.
تا سرآخر، رمان #دریاچه_ی_مه_آلود توي روزهاي نمايشگاه منتشر شد.
از كتاب با آرم نشر آموت در غرفه نشر آموت در نمايشگاه كتاب تهران عکس گرفتم و براي خانم #مریم_رفیعی فرستادم. به جاي اين كه جوابي بدهد، برايم عكس نوزادش را فرستاد و نوشت: چه همزمان متولد شدند اين دو تا دلبر.
خوشحالم براي اين همزماني.
و مباركا.
راستي اين كتاب را ديده بوديد اصلا؟
https://www.instagram.com/p/BxIWYQPBpSD/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1bq
