چرا رمان عاشقانه بیشتر از رمان معمایی می‌فروشد و بالطبع خوانده می‌شود؟

رمان معمایی و روانکاوانه  #پیش_از_آنکه_بخوابم درست روز هفتم اردیبهشت هزار و سیصد و نود و دو منتشر شد؛ یعنی کمتر از چند روز مانده به نمایشگاه کتاب. رمان را بردم به پخش ققنوس تحویل دادم. ده تا از کتاب را برداشتم و با پیک برای خانم #شقایق_قندهاری فرستادم و بعد یک تعدادی از این #کتاب را هم کنار خودم چیدم؛ در دفتر نشر آموت.

همان روز بود یا دو روز این‌ور یا اون‌ورش که یکی از رفقای روزنامه‌نگار آمد به دیدار؛ با همسرجان‌شان که هنوز نتوانستم ازش کتاب بگیرم برای آموت (پویان! اگر این مطلب را می‌خوانی بدان بدجوری روی دلم مونده بود این جمله! »

کتاب را بهش دادم. از قدیم عادت داشتم هر کتابی که منتشر می‌شد، برای یک تعداد #روزنامه و #روزنامه_نگار و #کتابخوان حرفه‌ای می‌فرستادم؛ به رسم هدیه. خودشان هم می‌دانستند که اگر از ۵ کتابی که برای‌شان می‌فرستم، یک کتاب را حداقل معرفی نکنند یا چیزی روی‌اش ننویسند، دیگر برای‌شان کتاب نخواهم فرستاد.

قاعدتا نشر، بنیاد خیریه نیست و دلیل ارسال این کتاب‌ها هم معرفی‌شان بود و چون در دوره‌ی روزنامه‌نگاری‌‌ام عذاب می‌کشیدم برای تهیه کتاب (با حقوق‌های محدود خبرنگاری)، تصمیم گرفتم کتاب را به رسم هدیه برای این رفقا بفرستم که به این بهانه، کتاب هم معرفی شود.

القصه این‌که کتاب را دادیم به این رفیق و برد و دیگر خبری نشد. کتاب در روزنامه‌ها و #خبرگزاری_ها معرفی شد و البته در #فیس_بوک و سایت و… آن‌وقت‌ها چیزی به اسم #اینستاگرام نبود؛ یا اگر هم بود ما هنوز قاطی‌اش نشده بودیم.

سه چهار روز قبل از نمایشگاه هم درگیر بردن کتاب‌ها و غرفه‌آرایی و… این‌ها شدم و روز اول نمایشگاه ماندم به روال سال قبل، یک #رمان_ایرانی و یک #رمان_خارجی را پرفروش اعلام کنم. #شوهر_عزیز_من انتخاب شده بود از قبل، چون در ققنوس و #بازار_کتاب اول شده بود، یهو این دوست‌مون زنگ زد که معرفی‌ام در روزنامهٔ #تهران_تایمز منتشر شده.

کتاب #پیش_از_آنکه_بخوابم را گذاشتم رتبهٔ یک و سال‌ها رتبهٔ یک ماند؛ تا وقتی که #من_پیش_از_تو آمد و رتبه‌ی یک همه‌ی #پرفروش_ها شد.

از همان سال انتشار اولین کتاب #اس_جی_واتسون تا کتاب بعدی‌اش #زندگی_دوم تا کتاب‌های #سی_بل_هاگ و رمان‌های #شاری_لاپنا و بعد رمان‌های #لیان_موریارتی و بعد این اواخر رمان‌های #جنگل و #جاده_رستگاری و #دریاچه_مه_آلود و #دختر_خوب و #زن_پشت_پنجره و حتی #جایی_که_خرچنگ_ها_آواز_می_خوانند و #پلیس_حافظه و… یک سوال توی ذهن‌ام مانده و بدجور درگیرش هستم.

چرا #رمان_عاشقانه بیشتر از #رمان_معمایی می‌فروشد و بالطبع خوانده می‌شود؟

 

https://www.instagram.com/p/CCd5tOVASRt/?igshid=vkgwju7ir7ow

سایت فروش

آموت در آپارات

آموت در شبکه های اجتماعی

 

دانلود کتابنامه آموت

کتابفروشی آموت

 

تمامی حقوق مطالب محفوظ است 2023© طراحی شده بوسیله کتابدار

جستجو