?خاما
?یوسف علیخانی
آدمها دنبال گفتن قصهی زندگی خودشان هستند و در طول تاریخ، این اتفاق با نگاه کردن به زندگی دیگری اتفاق افتاده است.
همهی ما در زندگیمان، آدمی داریم که قصهاش را نمیدانیم. قصهی پدربزرگی که معلوم نیست از کجا آمده، که بوده و از کجا آمده و چه در سر داشته. قصه مادربزرگی که روزگار نگذاشت برایمان تعریف کنند.
همهی پدربزرگها و مادربزرگها با گفتن قصههای قدیمی، سعی کردند، قصه خودشان را نگویند؛ خیلی هنر کرده باشند، کمی از خودشان را در آن قصهها جاری کردهاند.
خاما، داستان زندگی یک پدربزرگ است. پدربزرگی که حالا نیست. و راوی در پوستین او افتاده تا زندگیاش را از نگاه او خیال کند. این که چقدر به حقیقت رفته و چقدر خیال بافته، باید این رمان را خواند.
این رمان، داستان زندگی و عشق است از سویی و از سوی دیگر رنج و جنگ و تبعید است و آنگاه سرگشتگی و آوارگی و گم شدن آن عشق که امیدبخش بود.
خاما، داستان انسان معاصر است که زندگی، هر لحظه برای او نقشهای زیر سر دارد و بدا به حال کسی که سر راهش سبز بشود.
رمان «خاما» داستان من و شماست؛ با اکنونمان زندگی میکنیم و با عشق گمشدهمان خیال میکنیم.
?یوسف علیخانی ناشر، روزنامهنگار و نویسندهی معاصر ایرانی است. وی در طول دوران نویسندگیاش چندین اثر به چاپ رسانده که مجموعه داستان عروس بید، اژدهاکشان، قدمبخیر مادربزرگ من بود و رمانهای خاما و بیوهکشی از جملهی آنها است.
?نسخهی صوتی رمان خاما را با صدای نویسندهی اثر «یوسف علیخانی» ازدست ندهید.?