محمداسماعیل حاجیعلیان – ناصح – فرجی - نبی
بهنام ناصح نویسنده و منتقد ادبی در جلسه نقد و بررسی رمان «سمفونی بابونههای سرخ» نوشته اسماعیل حاجعلیان گفت که نویسنده بر زبانی که برای نگارش این رمان انتخاب کرده تسلط کافی ندارد و این مساله اشکالاتی را از منظر دستور زبانی موجب شده است. همچنین این زبان چون زبان گزارش است، امکان شخصیت پردازی را از نویسنده سلب کرده.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جلسه نقد و بررسی کتاب «سمفونی بابونههای سرخ» 10 مهر 1391 با حضور اسماعیل حاج علیان نویسنده کتاب، محسن فرجی، بهنام ناصح و ميثم نبی در سرای اهل قلم برگزار شد.
بهنام ناصح یکی از منتقدان در این نشست گفت: من با فضای کلی آثار نویسنده کتاب آشنا هستم و حتی دو اثر چاپ نشده او را هم خواندهام. من به خاطر زبانی که نویسنده در نگارش این اثر به کار برده، به او تبریک میگویم، چرا که در انتخاب این زبان جسارت به خرج داده است؛ با این اوصاف به نظر من برخي نقاط قوت این اثر را ميتوان در ساختار رواییاش جستوجو كرد.
وی افزود: نقد من بیشتر به زبان این رمان برمیگردد. زبان انتخابی در این اثر یک زبان برساخته توسط خود مولف است که برخی لغات استفاده شده در آن از نظر لغوي و ساختار جملات از نظر نحوي اشکال دارند.
ناصح در ادامه با اشاره به این نکته که نویسنده تسلط کافی بر زبانی که انتخاب کرده، ندارد گفت: به گمان من این زبان مخاطب خاص را جذب نميكند و باعث میشود که مخاطب عام هم مشتری این رمان نباشد. زبان انتخاب شده در این رمان تنها تقلیدی از زبان فاخر کهن است. همچنین این زبان چون زبان حکایت و گزارش است امکان شخصیتپردازی به نویسنده نمیدهد.
این نویسنده در ادامه به لغاتی که نویسنده به کرات از آنها در اثرش استفاده کرده اشاره کرد و گفت: کلماتی چون «به غایت»، «نهضت کرد» یا دیگر لغاتی از این دست به دفعات در این اثر به کار گفته شده است و به نظر من استخدام این لغات به این صورت خاص، دلیلی ندارد به جز آنکه نویسنده خود از به كاربردن این لغات لذت میبرد.
ناصح گفت: حتی برخی از افعال کتاب نیز به اشتباه به کار گرفته شدهاند، به عنوان مثال نویسنده در جایی به جای فعل «نوشتن»، «منقور» به کار برده است و این اشتباه بزرگی است، چرا که منقور از نقر کردن و کندن میآید و نوشتن روی سنگ را معنی میدهد و نه نوشتن روی کاغذ. به طور کل مخاطبی که با ادبیات کلاسیک آشنا باشد، در سطر سطر این کتاب متوجه میشود که نویسنده تنها ادای نثر فاخر را درآورده است.
بهنام ناصح در ادامه اشاره کرد که پرداختن به این زبان انرژی بسیاری از نویسنده گرفته است و همین مساله باعث غفلت از ساختار روایی اثر شده است.
محسن فرجی دیگر منتقد این جلسه کلام خود را با بیان تفاوت بین ادبیات عامه پسند و ادبیات پرفروش آغاز کرد و گفت: ادبیات عامه پسند به شعور مخاطب احترام نمیگذارد، اما برای ادبیات پرفروش این کار را انجام میدهد. «سمفونی بابونههای سرخ» یک رمان عامه پسند نیست، اما در یک مساله با آن مشترک است و آن عدم احترام به شعور مخاطب است.
وی افزود: مهمترین شاهدی که برای این عدم احترام میتوانم مثال بزنم قسمت «رویای راوی» این داستان است. این رویابینی از صفحه 46 کتاب شروع شده و تا صفحه 106 پایان میپذیرد. نویسنده با این کار قصد تحمیل رویابینی به مخاطب را دارد، در صورتی که اگر با مفهوم یونگی رویابینی آشنا بود به هیچ عنوان نمیگذاشت که 60 صفحه از کتاب به این جریان بپردازد.
این نویسنده و منتقد در ادامه با اشاره به این نکته که داستان شروع بسیار مناسبی دارد، گفت: یکی دیگر از مثالهای عدم احترام نویسنده به مخاطب گفتوگوهای بین راوی قهرمان و شخصیت «محبوبعلی» در داستان است. در این بخش چون راوی از تونل زمان گذشته و به یک کاراکتری در زمان صفویه رسیده، تفاوتهایی کلامی با این کاراکتر پیدا میکند و نویسنده چون گمان کرده این تفاوت چیز بامزهای برای مخاطب است، آنرا بسیار طولانیتر از حدمعمول نوشته است.
فرجی گفت: حاجیعلیان یک نویسنده بالقوه است و خودش باید به این مساله احترام بگذارد.
اسماعیل حاجعلیان نویسنده این کتاب در پایان جلسه گفت: من نگارش این داستان بلند را چهار سال پیش به پایان بردم. لازم است بیان کنم که برای نگارش این اثر از مشاورههای بسیاری در زمینه تاریخ و ادیان بهره گرفتم.
وی افزود: در جواب اشکالی که آقای فرجی در بحث رویای راوی گرفتهاند باید بگویم که نگارش این بخش را من با مشاره یک روانشناس انجام دادم و تمام قوانین تعبیر خواب فرویدی در آن اعمال شده است، حال ممکن است که تعبیر من از نظریات فروید با تعبیر آقای فرجی تفاوت داشته باشد.
«سمفونی بابونههای سرخ»، تابستان امسال (۱۳۹۱) با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه از سوی نشر آموت منتشر شد. این کتاب ۱۴۹ صفحه دارد و قیمت آن پنج هزار تومان است.