اسدالله امرایی (روزنامه فرهیختگان): «باغ اناري» يكي از دلنشينترين داستانهاي رئاليستي است كه محمد شريفي نوشته است. مجموعهاي از 10 داستان كوتاه. وضعيت، آخرين شعر، پاسگاه، شور زندگي، كودكان ابري، زن سورچي، عاشقانه، حيوونكي بارون، كوكبه، حياط خلوت و باغ اناري از داستانهاي این مجموعه هستند. باغ اناري سالها پيش منتشر شده بود و يكي از اولين جايزههاي ادبي را هم گرفته بود. چاپ جديد آن به همت نشر آموت منتشر شده است. «در همسايگي من روباهي است كه دلش به اندازه همه ابرهاي زمستان گرفته است. ماهها ميشود كه بر پوزه باريك او اثري از خنده ديده نميشود. اگرچه خود من هم دست كمي از او ندارم اماگاهگاهي به شوخي هم كه شده ميخندم. دل آدم خيلي ميگيرد، وقتي همسايهاش را اين همه غصهدار ببيند. امروز صبح زمستاني كه خورشيد از مشرق برنيامد و برف و بوران همه جا را گرفت...»