یوسف علیخانی، درباره وضعیت بازار آثار داستانی در فصل تابستان، به دور شدن جامعه فرهنگی ایران از واقعبینی در تولیدات ادبی اشاره کرد و گفت: جامعه ادبی و قشری که ادعای کتاب خواندن دارند، به اندازه توده اصلی مردم به رمان و قصه اهمیت نمیدهند. امروزه هم بازار رمان مدیون توده مردم است و هم محافل بینالمللی به ماهیت اصلی قصه و داستان اهمیت میدهند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علیخانی، ناشر حوزه داستان و داستاننویس در پاسخ به این سوال که «وضعیت استقبال از آثار داستانی در فصل تابستان را با فصلهای دیگر سال چگونه ارزیابی میکنید؟» گفت: تابستان فصل رمان است، ولی در این چند سالی که تجربه کار نشر داشتم، تفاوت چندانی را در این فصل با فصلهای دیگر احساس نکردم؛ هر چند که در این راه تازه کارم.
وی در پاسخ به این سوال که «هنرهایی مانند سینما و تئاتر در این فصل بسیار پرمخاطب میشوند، چگونه میتوان به رونق رمانخوانی و داستانخوانی افزود؟» توضیح داد: امسال تابستان ما ماه رمضان را هم در پیش داریم و عملا با تعطیلی مواجهیم و به طور منطقی فقط یک ماه دیگر از تابستان را پیش رو داریم. در هر حال باید برای برنامهریزی بیش از هر چیز واقعبین باشیم. البته در گذشته فکر میکردم تابستان فصل کتاب نیست، ولی هر چه به این بازار نزدیک شدم، نظرم تغییر کرد؛ در قدیم میشنیدم که میگفتند، تابستان فصل رمان است ولی واقعیت این است که ما پشت درهای بسته به قضاوت مینشینیم و اغلب اوقات از پیرامون خود غافلیم.
نویسنده شایسته تقدیر اولین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد، جامعه ادبی را در توهمی کاذب نسبت به عرصه داستان و خلق رمان دانست و گفت: من پیش از این تصور دیگری از دنیای ادبیات داشتم، ولی این روزها میبینم که بسیاری از دوستان ما که ادعای کتاب خواندن دارند، اصلا کتابخوان نیستند و تنها حلقه مفقوده کتاب و داستانخوانی، مردماند؛ مردمي كه به دنبال پست مدرنخوانی و زبان بازیهای فلسفی در رمانهایی که امروز در بازار ایران وجود دارند، نیستند و حقیقتا دوست دارند قصه بخوانند و با روایت خوانی لذت ببرند.
علیخانی گفت: کتابهای برگزیده جایزههایی مانند پولیتزر و بوکر این روزها کمتر از 450 صفحه ندارند، ولی بسیاری از نویسندگان در ایران 80 صفحه را رمان میدانند، البته باید گفت که به شکل غریزی طرفداران جهانی رمان نیز با طرفداران واقعی آن در ایران هماهنگاند؛ در حالیکه این روزها عدهای در اطراف ما که فقط سودای راهاندازی مجله و نشر ادبی دارند، میخواهند رمان 50 صفحهای را مد کنند.