عطیه میرزا امیری
«کلمهها مهمن. بیمعنی نیستن. اگه بیمعنی بودند، نمیتونستند باعث شروع انقلابها بشن و تاریخ رو تغییر بدن و چیزهایی نبودن که هرشب قبل خواب بهشون فکر میکنی. اگه فقط کلمه بودن که فقط به آهنگها گوش نمیدادیم، وقتی که بچه بودیم التماس نمیکردیم که بتونیم بخونیم. اگه فقط کلمه بودن، معنایی نداشتن و داستانهایی از زمانی که انسانها نمیتونستن بنویسن وجود نداشت. ما یاد نمیگرفتیم که بنویسیم. اگه فقط کلمه بودن، مردم بهخاطر اونها عاشق نمیشدن، احساس بد پیدا نمیکردن، درد نمیکشیدن، درد کشیدنشون از بین نمیرفت. بیشتر وقتها وارد رابطه نمیشدن.»
کلمههای آبی تیره / کت کرولی/ نفیسه حسنزاده/ نشر آموت
اگر بخواهیم موضوع کلمههای آبی تیره را از روی اسمش قضاوت کنیم، لابد ذهنمان دنبال یک کتاب غمگین میرود. تاحدودی قضاوت ما میتواند درست باشد، چون یکی از موضوعات کتاب غم از دست دادن و مرگ است. اما این تمام موضوع کتاب نیست. خواننده در صفحهی ابتدایی با یک نامه روبرو میشود. موضوع از چه قرار است؟ کلمههای آبی تیره در واقع سه جریان را موازی باهم پیش میبرد.
۱) نامههایی که شخصیتهای داستان بهصورت ناشناس برای هم مینویسند و لابهلای کتابهای کتابخانهی هاولینگ، که اکثر بخشهای داستان در آن رخ میدهد، میگذارند.
۲) روایت از زبان هنری که پسری عاشقپیشه است و برای دستیابی به عشقش خودش را به آب و آتش میزند.
۳) روایت از زبان ریچل که تا قبل از غرق شدن برادرش کال، عاشق دریا بوده و قصد داشته آبزیشناس شود. تااینکه برادرش را در دریا از دست میدهد و دچار یأس و ناامیدی بزرگی در زندگیاش میشود.
ما در این کتاب با سه کلیدواژهی مهم روبرو هستیم: کتاب، عشق و مرگ. کلیدواژههایی که در بطن ذهن همهی ما هستند اما اولین رودررویی عمیق ما با این سه واژه در نوجوانی است. کرولی، نویسندهی کتاب دست روی چیزی گذاشته که بارها و بارها برای نوجوان نوشته شده است برای همین ممکن است اینطور به نظر برسد که موضوع کتاب کلیشه است. اما در پسِ همین عشق کلیشهای، ما به اتفاقاتی برمیخوریم که بارها آن را در نوجوانی و حتی بزرگسالی دیگران و خودمان دیده و تجربه کردهایم. عشق به کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند، دوست داشتن کسی که دوستت ندارد، یواشکی دوست داشتن کسی که همیشه در زندگیات حضور داشته است و از این دست مفاهیمی که رد آنها در زندگیمان بوده است. برای همین است که جنفیر نیون، نویسندهی آمریکایی در نیویورک تایمز در توصیف این کتاب نوشته: «من فقط این کتاب را نخواندم، آن را زندگی کردم.»
نکتهی دیگری که در این کتاب خواننده را درگیر خودش میکند، بحث کنار آمدن با غم از دست دادن و تناسخ است. ریچل و هنری چیزهایی را از دست میدهند که روزی دلبستهاش بودند. برای این ازدست دادن، سوگواری میکنند، غمگین میشوند و زندگی را تلخ و سخت میبینند. اما رفتهرفته متوجه میشوند که وقتی انسان چیزی را از دست میدهد، به شکلی دیگر دوباره آن را به دست میآورد. چه آن چیزی که از دست میدهند یک انسان باشد و چه یک مکان. آنها به این باور میرسند که با آدمها و مکانهای از دست رفته، روزی دیگر و به شکلی متفاوت، ملاقات میکنند.
کت کرولی، متولد سال ۱۹۷۱ در شهر ملبورن استرالیا است. کرولی برای نوجوانان مینویسد و کتابهایش در استرالیا و کشورهای زیاد دیگری منتشر شده است. کتابهای او عبارتند از: کلمههای آبی تیره (۲۰۱۶)، ماه گرافیتی (۲۰۱۱)، تعقیب چارلی داسکین (۲۰۰۵) و سهگانهی گریس فالترین (۲۰۰۴). نگاهی به سه دختر، آخرین کتاب اوست که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است. کرولی درحال حاضر به تدریس نویسندگی خلاق و داستانی نوجوانان در دانشگاه فدرسیوان و دانشگاه RMIT مشغول است. او برای کتاب کلمههای آبی تیره برندهی جوایز زیادی در جشنوارهها و مسابقات ادبی شده است. جایزهی ادبی نخستوزیر که گرانترین جایزهی ادبی استرالیا است، از سال ۱۹۸۴ با هدف تقویت نویسندگی خلاق و صنعت نشر، در استرالیا برگزار میشود. این جوایز به ۶ بخش تقسیم میشوند که عبارتند از: ادبیات کودکان، نوجوانان، داستان، شعر، داستانهای واقعی و تاریخ استرالیا. که کرولی توانست در سال ۲۰۱۷ با کتاب کلمههای آبی تیره این جایزه را در بخش ادبیات نوجوان، نصیب خود کند. پیش از این هم، این کتاب برنده جایزهی ادبی ایندی در بخش داستان نوجوان (۲۰۱۷) و برنده جایزه اینکی (۲۰۱۷) شده بود.
مترجم این کتاب نفیسه حسنزاده است. این اولین اثری است که توسط او ترجمه شده است. یکی از دلایلی که باعث میشود کتابی خوشخوان باشد و در زمان کمی خوانده شود، روان بودن ترجمهاش است.