خیلی وقتها حسرت میخورم که چرا علی شاهمرادی دیگر ترجمه نمیکند.
علی پیش از اینکه ترجمه کند، شاعر بود و داستاننویس و منتقد و از همه مهمتر یک کتابخوان حرفهای و همهٔ اینها باعث آن حسرت من میشود. کسی که زندگیاش با کلمه باشد، کلمهها رام او هستند و وقتی پا به دنیای ترجمه میگذارد، ترجمههایش خواندنیترند تا کسی که صرفا فقط مترجم است و سالی یک کتاب هم نمیخواند.
البته که خود این ماجرا سر دراز دارد که چطور میشود مترجمی که توی عمرش جمعا ده تا کتاب هم نخوانده، تنها به این دلیل که یک زبان دیگر را میداند، به خودش جرات میدهد یک رمان ترجمه کند. و البته که پیشفرض را میگذاریم بر این که همهٔ رفقای مترجم، در عوض هر یک کتابی که ترجمه میکنند لااقل ده تا کتاب دیگر بخوانند؛ که ماندآب گندآب میشود و زبان هم همین است و باید که مدام بخوانی تاتر و تازه بماند.
البته که میدانم «علی شاهمرادی» چرا دیگر ترجمه نمیکند اما ??
https://www.instagram.com/p/Cvw0_PZKY9u/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
@aamout