«امواج گرسنه»
نوشته آمیتاو گوش
ترجمه ناهیده هاشمی
588 صفحه
داستانی جذاب از تاریخ، فرهنگعامه، محیط زیست، مهاجرت، عشق و اندوه. بین دریا و دشتهای بنگال، مجمعالجزایر بزرگی واقع شده است. در این جزایر صدها سال فقط ببرهای شکوهمند انسانخواری که هماکنون از زندگی در این منطقه محروم شدهاند، و تمساحهای حاکم بر این دریاها، به سر میبردند تا بر هستی و ادامهی حیات مخاطرهآمیز خود در میان گل و لای بیفزایند. ساکنان جزیره «سانداربانس» معتقدند هرکس بدون داشتن قلبی پاک و سلیم در میان این کانالهای پر آب و دهلیزهای تو در توی آنها دست به خطر بزند، هرگز باز نخواهد گشت. این، ورود «پایا روی» یک آمریکایی سرسخت اما با اصل و نسب هندی و «کانای اوت» یک شرکتدار با تجربه از دهلینو است که آرامش دلپذیر زندگی روستایی را بر هم میزند. از این لحظه به بعد امواج شروع به بازگشت میکنند. ویژگی به یادماندنی این رمان هرگز از یادها فراموش نمیشود.