به گزارش خبرنگار برنا سمیه فرهمندیان 25 ساله است و مدرک فوق دیپلم خود را در رشته فنآوری اطلاعات دریافت کرده؛او اهل شیراز است و در حال حاضر به کار طراحی دکوراسیون داخلی مشغول بوده و از برگزیدههای جایزه ادبی "رمان اول ماندگار" است.
رمان او با نام" آیدا میدود" که البته احتمال تغییر نام آن وجود دارد در این مسابقه به عنوان اثر دوم از سه اثر برگزیده انتخاب و معرفی شده است. نخستین دوره جایزه ادبی "رمان اول ماندگار" از سوی ماهنامه اینترنتی ماندگار، با هدف کشف و حمایت از استعدادها در زمینه رماننویسی و چاپ آثارشان برگزار شد.
از"آیدا میدود" بگویید،راجع به فضای کلی داستان، شخصیتها و قصهای که روایت میشود.
رمان موضوعی اجتماعی دارد و قصه درباره دختری است که در مسابقه ماراتن شرکت میکند، با توجه به اینکه مشکلات جسمانی دارد و با این شرایط این مسابقه برایش تجربه سنگین و سختی است. قد این دختر بسیار بلند است اما از مبارزه دست نمیکشد و ثابت می کند که انسان در حین مبارزه حتی اگر جزو بهترینها نباشد میتواند دریافت خودش را از فضای پیرامون داشته باشد و زندگیش مفهوم پیدا کند.داستان به همین شکل جلو می رود و زندگی و گذشته این دختر نیز روایت می شود.
نام این دختر چیست؟
نام شخصیت اصلی داستان در حال حاضر فرناز است ،البته به احتمال زیاد در چاپ اصلی زمان انتشار ممکن است اسم شخصیتها یا حتی نام کتابهم تغییرکند تا جذابیت بیشتری برای خواننده داشته باشد.
این اثر حرفی هم برای گفتن دارد؟ یا اینکه صرفا قصهای را روایت می کند؟
اگر منظورتان پیام است باید بگویم هر داستانی پیامی دارد و هر شخصیت اصلی در هر داستانی به ویژه داستانهای کلاسیک می خواهد ساختی اجتماعی را به تصویر بکشد. این دختر هم به شکلی مشغول به نشان دادن این ساخت است. او هم بخشی از این جامعه است که کمی عقب افتادگی هم دارد و طرد شده است. کسی روی او حساب نمی کند و فاکتورهای معمول جامعه درباره جذابیت را ندارد. اما در عین حال می تواند دنیای خودش را داشته باشد، خوشحالیهای خودش را داشته باشد اصلا مهم نیست دیگران راجع به او چه فکری می کنند. او به دیگران می گوید من که چنین مشکلاتی را دارم می توانم اینقدر قشنگ به دنیا نگاه کنم و خیلی از جاها میتوانم لذت ببرم.
این اولین اثر سمیه فرهمندیان است؟
بله. البته در زمینه داستان کوتاه و شعر هم کار کرده م، اما متاسفانه شرایطی وجود نداشت که بتوانم آنها را منتشر کنم.
نوشتن این اثر را چه زمانی شروع کردید؟
ایده این داستان تقریبا سه سال پیش به ذهنم رسید و البته در ابتدا به این شکل نبود. هر ایده اولیهای مثل ماده خام است،به آن از زوایای مختلف نگاه می کنید و سعی میکنید بهترین حالتی که مطابق با درونتان و البته واقعیات جامعه است در نظر بگیرید.
هدفتان از نوشتن چه بود؟
هدف هنرمند مبارزه یا انقلاب بزرگ نیست. او باید درون آدمها را به آنها نشان بدهد و کمک کند تا احساس بهتری داشته باشند. هنرمند میتواند با دید خوب از قویترین ایدههای در ذهنش تندیسی بسازد که برای مردم جامعهاش قابل درک و فهم باشد.باید جوری دربیاید که فضاسازیها و گفتوگوها غریبه نباشند و مردم با آن ارتباط برقرار کنند.
شبیه این دختر کسی را در اطرافیانتان داشته اید؟ هرگز با چنین دختری با این مختصات ظاهری وفکری در ارتباط بوده یا حتی برخورد کرده اید؟
نه چنین کسی را نداشتهام. برخورد با چنین فردی شاید برایم اتفاق افتاده باشد اما کوتاه بوده و آن فرد دقیقا این مشکلات را نداشته است.شخصیت داستان چون از کودکی مشکلاتی داشته و در حال حاضر با اینکه 20 ساله است هنوز به او میگویند کله پوک و او باور دارد که یک کله پوک است، با وجود همه تواناییهایی که در زمینه ریاضی و زمینههای دیگر دارد. اما هنوز این فکر با او همراه است و به ما یاد می دهد مراقب رفتارمان باشیم که چه کلماتی را در مورد بچههایی که در حال رشد و بزرگ شدن هستند به کار می بریم.
دورهای در زمینه نویسندگی گذارندهاید؟
در شیراز استادی به نام آقای بکایی داشتم که البته کاری از او منتشر نشده اما در این زمینه فعال است. البته اساتید دیگری داشتم که از آنها راجع به اصالت داستان، داستان نویسی، جایگاه آن و دلایل به وجود آمدن آن آموختهام. در شیراز مثل تهران کارگاههای داستان نویسی و فضای آموزشی وجود ندارد، بنابراین بیشترازراه مطالعه آگاهی کسب کردم. البته در سفرهایی که به تهران داشته ام سعی کردم یاد بگیرم.
از بین نویسندههای ایرانی قلم و ٍ آثار چه کسی را می پسندید؟
کتاب "چشمهایش " از بزرگ علوی را دوست دارم. این کتاب را وقتی 15 ساله بودم خواندم و هنوز فضاهایی از این داستان در ذهنم مانده و برایم فراموش نشدنی است.
برای خوب نوشتن چه تواناییهای اکتسابی و دریافتی مورد نیاز است؟
باید استعداد داشته باشید.کسی که در هر رشتهای موفق می شود حتما در این زمینه استعدادی از کودکی همراه او بوده است .بنابراین باید علاقه اولیه وجود داشته باشد، از آن لذت ببرید و به عبارتی دیکته شده نباشد. باید آن را بخواهید. کسی که استعداد دارد برای موفقیت نیازمند تلاش است. باید ببیند در دورنش چه چیزی برای گفتن دارد و چطور می تواند آن را منتقل کند. در کنار این موارد باید گفت موضوع فقط نوشتن نیست، موضوع تازه نوشتن است. هم از جهت زیبا شناسی و هم از جهت فاکتورهای انسانی. چون ادبیات با نوع انسان ارتباط تنگاتنگی دارد.
هیچ وقت از کتابهای عاشقانهای که بیشتر دخترها می پسندند خواندهاید؟
دنبال کارهای بازاری و زرد نبودهام. همیشه دوست داشتم کارهایی را بخوانم که قوی باشند.این نظر من است و آن را بر اساس پیش داروی که از گذشته در ذهن دارم می گویم . این نوع کارها ذهنم را از نظر زیبایی شناسی ارضا نمیکنند.
پس این نوع از رمان را به عنوان اثر خوب قبول ندارید؟
چون عاشقانههای بازاری را نخواندهام؛ نمی توانم راجع به کلیت آنها قضاوت کنم.