رمان "چهار زن" نوشته محمد اسماعیل حاجی علیان که از سوی نشر آموت منتشر شده است ساعت ۱۶:۳۰ روز دوشنبه ۱۷ آذر ماه در کانون ادبیات ایران نقد می شود.
رمان "چهار زن" نوشته محمد اسماعیل حاجی علیان که از سوی نشر آموت منتشر شده است ساعت ۱۶:۳۰ روز دوشنبه ۱۷ آذر ماه در کانون ادبیات ایران نقد می شود.
مجموعه داستانی از یوکو اوگاوا نویسنده نامدار ژاپنی با عنوان «انتقام» در ایران منتشر شد.
رمان «ادیپ در جاده» نوشته هانری بوشو نویسنده فرانسوی زبان بلژیکی برای نخستین بار به زبان فارسی ترجمه شد.
کلیک برای سایز بزرگ ... اینجا
1: ولادیمیر میگوید / رمان نوجوان/ فریبا کلهر
2: چهار زن/ رمان/ محمداسماعیل حاجیعلیان
3: شوهر عزیز من/ رمان/ فریبا کلهر
4: پیش از آنکه بخوابم/ رمان/ اسجیواتسون/ شقایق قندهاری
5: کتاب نیست/ شعر/ علیرضا روشن
نهمين نمايشگاه استاني را هم پشت سر گذاشتيم
تا اينجاي كار ترتيب استقبال چنين بوده است:
1: شيراز
2: كرمان
3: رشت
4: مشهد
5: كرمانشاه
6: تبريز
7: اصفهان
8: همدان
9: اردبيل
به اميد خدا اين چند تا نمايشگاه را هم خواهيم بود:
خوزستان (اهواز): از 23 تا 29 آذر
بوشهر: از 3 تا 9 دي
هرمزگان (بندرعباس): 13 تا 19 دي
مازندران (ساري): 8 تا 14 بهمن
سيستان و بلوچستان (زاهدان): از 23 تا 29 بهمن
قزوين: 2 تا 8 اسفند
حمیده جاهد: رمان صخرههای شیشهای، کتابی است که نمیتوان نام عامه پسند بر آن گذاشت. در این کتاب مقوله عشق و سیاست بههم بافته شده است. دو شخصیت اصلی هر دو خسته و درمانده از زندگی هستند، یکی از زندگی زناشویی و دیگری از زندگی سیاسی. درباره مسائل زنان در دهههای پیش از انقلاب همراه با ذهنیت زن ایرانی و شرقی؛ در بر گیرنده قشرهای مختلف میشود.
ناهید گرامیان : کارگاه نقد داستان هم نگر ساری روز شنبه 26 مهر 93 جلسه ی نقد و بررسی رمان "نیمه ی ناتمام" از"نسرین قربانی" را با حضور نویسنده برگزار کرد. نخست ، حسین اعتمادزاده ، سرپرست کارگاه ضمن خوش آمد گوئی و تشکر از خانم قربانی ، برای آشنائی هر چه بیشتر ایشان ازفعالیت های کارگاه ، روند جلسات نقد را این گونه بیان کرد: حضور نویسنده در کارگاه نقد دو ویژگی دارد . اول این که با خواندن داستان به یافته های جدید می رسیم و به نویسنده می گوئیم که مخاطب داستانش را چگونه دید .
تازهترین رمان نوجوان «فریبا کلهر» با عنوان «ولادمیر میگوید» از سوی نشر فریبا منتشر شد.
فرناز نخعي: کتاب خوبی بود....
خلاصه: پسر سرایدار باغ عاشق دختر برادر صاحب باغ میشه و...
اگه من این خلاصه رو جایی میخوندم، اولین چیزی که به ذهنم میرسید یک داستان کلیشهء تکراری بود. در نتیجه تا شما هم این فکرو نکردین، اول از همه بگم که داستان جذابیتهای ویژه ای برای جلوگیری از تکرار داشت که خوندن رو لذت بخش میکرد.