اکبر رئیسی، که این روزها رمان «دادشاه» درباره زندگی اين شخصيت تاريخي را به ناشر سپرده است، به بهانه 21 دی، سالروز مرگ وي، درباره کتابش توضیحاتی داد و با اشاره به ابعاد متفاوت زندگی این جنگجوی بلوچ گفت: شک ندارم اگر خالقان چیره دست کلیدر و تنگسیر از ابعاد ماجرای دادشاه وقوف داشتند، هرگز پیش از پرداختن به او از «گل محمد» و «زار محمد» نمینوشتند!
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اکبر رئیسی در پاسخ به این سوال که « چرا زندگی دادشاه بلوچ را موضوع و دستمایه رمانتان قرار دادید؟» گفت: متاسفانه بسیاری از شخصیتهای بارز و مهم بلوچ در هاله فقر فرهنگ مکتوب محو ماندهاند و دادشاه یکی از بارزترین چهرههای تاریخی بلوچ از نظر اهالی مرکز ایران است. البته باید بگویم که ابعاد دراماتیکی، حماسی، تراژدیک، جامعهشناختی، فولکلوریک و حتی فلسفی ماجرای زندگی وی، این شخصیت تاریخی را به گونهای از سایرین متمایز میکند.
وی در ادامه با اشاره به فضا و درونمایه کلی رمانش گفت: داستان در عصر قاجار آغاز میشود و در دوره پهلوی که طغیان دادشاه در آن زمان رخ میدهد، متمرکز میماند.
رئيسي توضيح داد: این داستان دو خط موضوعی متفاوت را از این دو دوره کنار هم میچیند و به هم وصل میکند؛ یکی از آنها درباره قلعه طلسم شده است که هیچ خانی را در خود نمیپرورد و دیگری یک کودک طلسم شده که در شنبه شانزدهم برج عقرب به دنیا آمده و به اعتقاد محلیها شوم بخت خواهد شد، مگر آن که طلسمش را بشکنند، که آن هم به طرز رازگونهای نامحقق میماند و بعدها دو طلسم از هم متاثر میشوند.
رئیسی با اشاره به این که تاریخی و در عین حال ادبی بودن داستان از منظر جامعهشناختی و مردمشناختی به رمان ابعادی چندگانه داده است، گفت: مهمترین اتفاق تاریخی در این داستان طغیان علیه ظلم و وضع نابسامان زمانه است اما این فقط ظاهر ماجرا است، زیرا حتی لایههای مردمشناختی و جامعهشناختی مفاهیم فلسفی چون جبر و تقدیر نیز به پیشبرد داستان کمک میکند.
برگزیده جایزه ادبی «رمان اول ماندگار» در ادامه با اشاره به شیوه راویت داستان گفت: در پیشنویسهای اولیه راوی داستان اول شخص بود، ولی در نهایت روایت داستان را از زبان راوی سوم شخص نوشتم.
رئیسی درباره چگونگی رجوع به تاریخ و منابع خاص گفت: به نظرم کمتر کتابی در اين زمينه مانده است که من برای نگارش این رمان به آن رجوع نکرده نباشم. ضمن آنکه تلاش کردم به جای تمرکز بر اماکن و چهرههای صاحب نام و مشخص، از مشاهدات و روایتهای مکانها و افرادی بهره بگیرم که محققان تاریخی کمتر علاقه دارند به سراغشان بروند.
رئیسی در پایان با اشاره به این که بار اصلی نگارش این رمان را «اکتشاف» به عهده داشته است، گفت: در این کار تخیل و تحقیقات آن چنان دخیل نبوده، بلکه «اکتشاف» در روابط و موقعیتهای داستانی بار اصلی نوشتن رمان را به دوش کشیده است. چرا که کشف روابطی رازگونه و ظریف بین کنشهای واقعی که نه تحقیقات تاریخی بدانها راه دارند و نه در تخیل جایگزین درخوری برایشان به وجود میآید، از اختصاصات این رمان است.
دادشاه، یک روستایی بلوچ ساکن کوهستان در مکران بلوچستان بود که در اوایل دهه 1950 میلادی علیه حکومت محمدرضا پهلوی سر به طغیان گذاشت. پس از چندی دولت مرکزی با همکاری سران برخی قبایل محلی بلوچ اقدام به قتل وی میکند که با همراهی و همدستی آنان دادشاه به قتل میرسد. هر چند که برخی دادشاه را یک یاغی آدمکش دانستهاند و از وی به خاطر قتلهای متعددی که مرتکب شده انتقاد کردهاند، برخی دیگر در مقابل، وی را از نامدارترین چهرههای ملی در تاریخ معاصر بلوچستان میدانند.
رییسی متولد روستای «هیت» شهرستان نیکشهر استان سیستان و بلوچستان است. این نویسنده در سال 1391 موفق به دریافت رتبه اول جایزه ادبی ماندگار شد. این کتاب براي انتشار به انتشارات آموت سپرده شده است.