حمیدرضا پورنجفیان: برای من که در نیمه ی دوم دهه ی هشتاد کتابخوان شدم، نام #رضا_جولایی تا همین چند سال پیش ناآشنا و غریب بود. سال های پایانی دهه هشتاد و اوایل نود هیچ کتابی از او در کتابفروشی ها دیده نمی شد چرا که چند سال کارهای او تجدید چاپ نشده بود و کار تازه ای هم نداشت و در مطبوعات ادبی نیز نامی از او به چشم نمی خورد. تا این که چهار یا پنج سال پیش رمان #یک_پرونده_ی_کهنه منتشر شد و تقریبن به طور همزمان دو کتاب قدیمی اش "سوءقصد به ذات همایونی" و "شب ظلمانی یلدا" تجدید چاپ شدند.
من حیران مانده بودم که این نویسنده تا به حال کجا بوده و چرا اسمی از او در محافل و مجلات برده نمی شده؟ خوشبختانه با چاپ این کتاب ها نام نویسنده اش بر سر زبان ها افتاد و رمان های دیگری از او نیز به چاپ رسید و خوانده شد. در پنج سال اخیر، چهار کتاب تازه از او به چاپ رسیده: یک پرونده کهنه، شکوفه های عناب، پاییز 32 و ماه غمگین ماه سرخ. داستان هایی که همگی نشان از پختگی و تبحر نویسنده اش دارند و جولایی اینک در هفتاد سالگی همچنان قلمش مسحورکننده است. عجیب است که منتقدان بی انصاف او می گویند: جولایی ته کشیده! می گویند او سالی دو کتاب چاپ می کند؟ این سالی دو کتاب را از کجا آوردید؟ پانزده سال از او اثری چاپ نشد و اینک چهار کتاب در پنج سال منتشر شده. عجیب تر این که می گویند جولایی متاخر بیوگرافی می نویسد! یاللعجب! شما شکوفه های عناب را بیوگرافی می دانید؟ پس یا اصلن کتاب را نخوانده اید یا از شیوه ی روایت بزرگان عرصه ی رمان چیزی نمی دانید.
بگذریم... جولایی در مصاحبه ای می گوید بارها موقعیت های مختلف تاریخی را در ذهن خود مجسم می کند و خودش را جای شخصیت های تاریخی می گذارد و حس و حال آنان را تصور می کند. مثلن وقتی خبر حمله ی چنگیز و نزدیک شدن سپاهش به دروازه های شهر به حاکم شهری در خراسان می رسد، آن حاکم چه حالی دارد؟ جولایی این قوه ی تخیل را پرورش می دهد و به کار می گیرد و با قدرت روایت خود، دست به خلق ادبی می زند؛ داستان گویی در بستر تاریخ. رمان جدیدش درباره ی پنج روز آخر عشقی و ترور اوست. جولایی تخیل خود را به کار می اندازد تا ذهن شاعر آزادی خواه را بکاود و حال او را در روزهای پایانی عمرش وصف کند و گاهی با راوی دوم شخص به لایه های درونی ذهن عشقی نقب می زند.
جای خوشحالی ست که آثار او اینک در کتابفروشی ها دیده می شوند و خوانده می شوند و بهتر است منتقدانش به جای حسادت و تنگ نظری، منصفانه و بر مبنای اصول نقد ادبی به انتقاد بپردازند.