هر وقت ترجمههایش را میبینم مردی آرام و ساکت را تصور میکنم که در یک #عسل_فروشی کوچک در #قزوین نشسته و بیتوجه به هیاهوی آدمهایی که از جلو مغازه میروند و میآیند و گاهی داخل میآیند و عسل میخواهند، #ترجمه میکند.
#عباس_زارعی از زمان ترجمهی #زندگی_اسرارآمیز نوشتهی #سو_مانک_کید برایم عزیزتر شد. کتابی که مدتها کنار میزم مانده بود و عباس برداشت و برد و ترجمه کرد و سالهاست از محبوبترینهاست در خاطرم.
بعدش سه داستان کلاسیک را بازترجمه کرد که تجربهای موفق شد.
آنوقت رسید به #شاری_لاپنا و چهار رمانش را برای رمانخوانان ایرانی برگرداند و این روزها مشغول ترجمهی پنجمیست.
ترجمهی دو رمان از #کالین_هوور از پرفروشترین کارهای اوست.
عباس صدای خوبی دارد و زیبا خطاطی میکند و آواز کلاسیک میخواند. گاهی عکسهایی برایم میفرستد که میبوسماش؛ در حال بیل زدن درختان گیلاس و انگور در روستای #هلارود #رودبار_و_الموت
عباس زارعی نمونه کامل زندگی در سکوت شهرستان است و از این سکوت استفاده میکند و کتابهای خواندنی ترجمه میکند.
https://www.instagram.com/p/CvjXdkDK61B/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==