اول صبح و بعد از شبی پر از کابوس از این روزهای دشوار و مکافات سرپا نگهداشتن #کتابفروشی، این عکس را ببینی، یکه نمیخوری و گرفتار خیالات نمیشوی که تعبیرش چیست؟
گلویم پر از بغض است و یک قدم جلو میروم و خودم را در قالب #پیرمرد_کتابفروش و این کتابفروشی را در قالب #کتابفروشی_آموت میگذارم. یعنی شدنیست؟
نمیدانم و قلبم تندتند میزند
همین
https://www.instagram.com/p/CvrL6JcqLR1/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==